به ویژه اینکه در هفتههای اخیر رفتاری را از مسئولان کاخ سفید درقبال ایران مشاهده کردهایم که نشان دهنده میل به تصاعد بحران در منطقه بوده است و تلاش بر ایجاد بحران به منظور توجیه حضورشان در خاورمیانه داشتهاند.
در واقع در نشستهای قبلی که به نام اجلاس کشورهای همسایه عراق شکل گرفت یا نشستهایی که بین طرفهای ایرانی و آمریکایی در همین باب انجام شد 2 نتیجه سیاسی و عملی حاصل شد.
نتیجه سیاسی این نشستها بر این بود که آمریکا با ایران وارد فاز مذاکره شد و نتیجه عملی بر آن بود که گروههایی تروریستی با حمایت بیرونی حاکمیت عراق را بیشتر مورد هجمه قرار دادند.
با وجود اینکه نتیجه سیاسی این نشستها را میتوان تعبیر به مثبت کرد اما نتیجه عملی آن به علت اینکه بازهم کلیت عراق را مورد تهدید قرار داد کاملا منفی بود و همین مسئله باعث شد که طرفین انگشت اتهام را به سمت یکدیگر نشانه روند.
بنابراین با در نظر گرفتن اینکه مذاکره درباره موضوع عراق در سطوح کارشناسی پیش میرفت ولی از آنجا که نگاه آمریکا به ایران معطوف به نگاهی توأم با تهدید شد، نمیتوان انتظار باز شدن باب مذاکره بین طرفهای ایرانی و آمریکایی را در اجلاس استانبول داشت.
از سوی دیگر اگر ضرورت ارتقای سطح مذاکرات بین طرفین احساس شود، همانگونه که در مذاکرات پیشین دعوتکننده به مذاکره، آمریکا بوده است، این بار نیز با توجه به اینکه آنان خود، نگاه بدبینی را دامن زدهاند باید پیشنهاد مذاکره از سوی آمریکاییها صورت گیرد، اگرچه با توجه به تنشهایی که آمریکاییها اخیرا علیه ایران ایجاد کرده اند، دلیلی برای مذاکرات عمیقتر وجود ندارد.
*عضو کمیسیون
امنیت ملی و سیاست خارجی